تکست آهنگ " قصه های تکراری " ... 15/4/85
.........
حاجي! بچه ها رو کُشتن! واسمون گولّه نمونده
حاجي! بمب خَردَليشون، چشم عَرشو هم سوزونده
حاجي! مارو قيچي کردن! حاجي! ديدار به قيامت!
حاجي جون حلالمون کن! بگو رفتي؟ به سلامت!
حاجي بي سيمتو وردار ، اون ور خط تو چه حالي؟
اينورا رو خون گرفته! باز زدي به بي خيالي؟
تو ما رو دور زدي حاجي! نه اون سربازاي دشمن
حالا بالاها ميشيني! حالا اين تو، حالا اين من!
يادته شبا تو سنگر، بغضمونو مي سروديم؟
حاجي مارو بردي از ياد؟! مگه ما خودي نبوديم؟.....
قصه هامون تکراريه،
قصه نويس پر غلط!
دو باره از نو بنويس!
دوباره باز سر خط!
مرد نامدعي شهر، سرشو کوفته تو ديوار
مردم اونو دوره کردن: يارو قاطي کرده انگار!
خاطرات خط خطيشو جلوي چشاش آوُرده
هنوز اون زنده س و اما، آرزوهاشه که مُرده
مردما به اون ميخندن! تا حالا موجي نديدن!
يه نمايش ِجديده! بعضيا تازه رسيدن!
موجي جون! غصه نخور تو! همونو موج گرفته
يکي مست بوي افيون، تو غبارا اوج گرفته!
يکيمون موجي درده، گريه واسش تنها کارهِ
يکيمون موجي ِ منبر، عقلشو قبول نداره
قصه هامون تکراريه،
قصه نويس پر غلط!
دو باره از نو بنويس!
دوباره باز سر خط!
يکي موجي ِ مَقامه، بدجوري حالش خرابه!
يکي موجي ِ سرابِ کشور ِ اون ور آبه !
هممون گنگ و پريشون ، موجي اين روزگاريم
خنده هامون يه دروغه! وقتي ناي غم نداريم
تا اينجاشم قصه بسه! گُرگه ديگه ما رو دَريد!
مادربزرگ ِقصه گو، تا تهِ قصه، نَکِشيد
تااينجاشم تموم شديم، مثل هميشه! تو کتاب
قصه ناتموم ما، نميگذره مثل يه خواب
ببين! يه گوشه افتاده، لوطي رويايي ما
اسير غول درياهاس ، پري دريايي ما
قصه هامون تکراريه،
قصه نويس پر غلط!
دو باره از نو بنويس!
دوباره باز سر خط!
بزبز قندي مُرده و گرگه دوباره بُز شده
پرنسس قصه ما ، طلسم شهر اُز شده !
اونکه همه ش آبروي مرداي بد کارو مي بُرد
يهو ميون قصه مون، زخمي شد و افتاد و مُرد
سيندرلاي قصه ها ، روي محبت رو نديد
اينجا و اونجا ميخوابه، هر شب تو يک تخت جديد
نه نميخوام مثل همه، عاشقي رو بلد بشم
مي خوام رو عشق پا بذارم، از رو جنازه ش رد بشم
با يه بغل خواب سفيد ، قصه ما به سر رسيد
کلاغ سياه قصه ها ، بازم به خونه ش نرسيد...
قصه هامون تکراريه،
قصه نويس پر غلط!
دو باره از نو بنويس!
دوباره باز سر خط!